‏ نمی‌توان برای رسیدن به موفقیت، زمان مشخصی را اعلام کرد اما به طور کلی می‌توان این خطوط راهنما را در نظر گرفت:

    سال اول

• صرف زمان و انرژی برای پیدا کردن سیستم و روش معامله مناسب
• مطالعه برخی کتاب‌ها در زمینه بازار سهام. نه تنها خواندن این کتاب‌ها، بلکه دست یابی به عمق تفکر نویسنده و درک این موضوع که به چه میزان زمان و انرژی مصرف کرده تا به موفقیت رسیده است. در گذشته چند بار به بن بست رسیده است؟ ویژگی‌هایی که وی را معامله گری قابل ساخته چه هستند؟
• به سمینار بروید. اما نه آنهایی که تحت عناوینی هم چون «رازهای بازار سرمایه» هستند. رازش این است که هیچ رازی وجود ندارد!! به سمینارهایی بروید که مهارت‌های اولیه خواندن نمودار و گزارش‌های مالی، روانشناسی معاملات، مدیریت مالی و … را می‌آموزند. اگر از کار سخنران راضی بودید، با او در تماس بمانید و تا جایی که ممکن است از اطلاعاتش استفاده کنید.
• از یک بسته نموداری بسیار ساده استفاده کرده و تنها به خطوط آن نگاه کنید.
• یک کتابچه راهنما بخرید، این کار می‌تواند به شما انگیزه دهد. معاملات من از زمانی شروع شد کار بر روی خود را آغاز کردم. این کار به شما کمک می‌کند که سیستم و روش معامله مناسب خود را پیدا کنید.

‌در پایان اولین سال متوجه خواهید شد که آیا برای معامله آماده هستید یا خیر. هم چنین یک روش خاص معاملاتی نسبت به سایر روش‌ها جذابیت بیشتری برای شما خواهد داشت. ‌چنانچه تصور می‌کنید برای معاملات ساخته نشده‌اید، حداقل زمان و پول زیادی صرفه جویی کرده‌اید! بسیاری از معامله گران سرمایه خود را به بازار وارد کرده اند در حالی که موفقیت خاصی به دست نمی‌آورند آن‌ها چه وقت متوجه خواهند شد که مناسب فعالیت در بازار نیستند؟! ← ادامه نوشته

‌آیا توقع دارید که پس از شرکت در یک سمینار و خواندن چند کتاب تبدیل به جراح مغز شوید؟؟! پس چرا بسیاری از مردم فکر می‌کنند پس از مدتی کوتاه می‌توانند معامله گر شماره یک بازار شوند؟

‌اگر این افتخار را پیدا کردید که با یک معامله گر برجسته و موفق آشنا شوید، خواهید دید که چقدر زمان، پول، تلاش و انرژی برده که او به آن جایگاه برسد. تفاوتی بین معامله گر برجسته شدن و وکیل یا پزشک موفق شدن وجود ندارد.

در ابتدای امر باید تصمیم بگیرید که آیا واقعاً تمایل به معامله دارید یا خیر. از خودتان بپرسید که آیا معامله در بازار همان چیزی است که به آن علاقه دارید و آیا سودی که ممکن است از این طریق به دست آورید اغوا کننده است یا خیر؟ به یاد دارم کتابی به نام «با آرامش به ثروت برسید» اثر «ناپلئون هیل» را خواندم. وی پس از مصاحبه با افراد موفق در حرفه های مختلف به این نتیجه رسیده بود که این افراد به حرفه خود عشق می‌ورزیدند و حاضر بودند حتی بدون دریافت پول هم در آن مشاغل کار کنند حالا معامله گری هم این چنین است. اگر هدف اول شما در بازار سرمایه‏ این است که حتی‌الامکان پول به دست آورید، در این صورت شک دارم که به معامله گر قابلی تبدیل شوید. ← ادامه نوشته

‌بی شک بدون داشتن برنامه برای هر معامله، هیچ معامله گری در بلند مدت دوام نخواهد آورد. در صورتی که خود را ملزم به دنبال کردن برنامه‌تان نکرده‌اید، انجام معامله هیچ فایده ای نخواهد داشت.
‌در یک برنامه باید هر احتمالی را در نظر گرفت. همان طور که «ریچارد دنیس» می‌گوید: نگران بالا و پایین رفتن قیمت‌ها نباشید، به این فکر کنید که عکس‌العمل شما در برابر آن چیست.‏
به این جمله فکر کنید، وقتی پول خود را صرف خرید می‌کنید، قادر به کنترل قیمت آن نیستید. پس دست از نگرانی در مورد اتفاقاتی که خواهد افتاد برداشته و تمرکز خود را معطوف نقاط ضعف خود و مدیریت آن‌ها نمایید. با این کار دیگر احساسی معامله نخواهید کرد و از این پس با روشی سیستماتیک و بدون استرس فعالیت خواهید کرد. ← ادامه نوشته

‌هر معامله گر، سرمایه گذار و یا مدیر مالی موفق سیستمی را که با وی سازگار است انتخاب می‌کند. برخی از آن‌ها با دید بلند مدت، برخی طبق عادت و برخی احساسی معامله می‌کنند. برخی معامله گران سهم را در یک روز خریداری و در همان روز به فروش می‌رسانند، عده ای با توجه به نوسانات بازار خرید و فروش می‌کنند، برخی ریسک پذیرند و عده ای به دنبال استفاده از فرصت های آربیتراژی و کسب سود از این طریق هستند. اهمیت انتخاب نوع سیستم به هم خوانی آن با روحیات شما در معاملات می‌باشد.

شنیده می‌شود که سرمایه گذاران بنیادی همچون وارن بافت میلیون‌ها دلار در بازار سود می‌برند و یا معامله گران روزانه ای که موفق به کسب سود ۲ میلیون دلاری در سال می‌شوند. حتی گاهی شنیده می‌شود نوسان گیران با معاملات به روش خود ۲٫۹ میلیون دلار سود به چنگ می‌آورند! وجه اشتراک این افراد چیست؟ ← ادامه نوشته